مشکل یکی از بچها

یکی از دانش اموزا اوضاع خانوادگی‌شون خیلی خرابه پدرش فراری و...   دانش آموزم زنگ های آخر حالش گرفته میشه سه روز پیش که همش یه گوشه گریه میکرد دیگه اخراش انگار حالشو نمی‌فهمید هی وسطاش میخندید دیروز هم بند دوتا کفش های یکی از دوستاشو بسته دختره خورده زمین بهش گفتم چرا بندشو بهم بستی میگه یه اقاهه بهم میگه اگه این کارو نکنم اذیتم می‌کنه(از استرس شروع کرده به توهم زدن البته اگه راستشو بگه) باهاش حرف هم زدیم با مامانشم حرف زدیم ولی همچنان امروز دوباره زنگ آخر حالش خوب نبود ارجاعش دادیم مشاوره

شما شبیه این کسی دیدید؟ بنظرتون مشکلش چیه باید چیکار کرد