اره دیگ
🙂🙂😃😃
لباس پوشیدم رفتم یه نیم ساعتی طول کشید اونجا نشستنم منظور رستورانه...
بعد یکم با خودم خلوت کردم
تنهایی هم عالمی داره
ولی همش میگفتم کاش اونا هم می اومدن یا میگفتم دفعه بعد با اونا میام حتمن
😂😂😂😂
خود آزاری دارم خخخخ
بعد زنگ زدم شوهر خان اومد دنبالم و برگشتیم خونه
تو راه گفتم خب الان ک اومدم چی شد مثلا
اونقد ک مانع میشدی و فلان
الان تموم شد
خنده دار بود ؟؟
زشت شد
یا چی
خلاصه جوابی نداد و یه لبخند زورکی زد و هیچی نگفت
براشون غذا گرفتم ک اونا هم تو خونه خونه بخورن بچه ها و شوهر خان ....
😅😅
اینقد تو خونه موندم فک کنم ک بیرون رفتن براش عار شده
باید عادتش بدم مثل قبلنا بیرون بریم ....