تو همه راز جهان ریخته در چشم سیاهت
از نظر من این🥲🥲
یادم نیست وگرنه زیاده
این شد تازه یه مصرعش
به بیت هم نرسید که
با دلت حسرت هم صحبتی ام هست ولی
سنگ را با چه زبانی به سخن وا دارم ☹️
در وصل هم از عشق تو ای گل در آتشم
عاشق نمیشوی که ببینی چه میکشم
با آب عقل، عشق به یک جو نمی رود
بیچاره من که ساخته از آب و آتشم
قشنگه ولی دو بیتی نیست
چشم خود بستم که دیگر چشم مستش ننگرم
ناگهان دل داد زد دیوانه من میبینمش
پیری آن نیست که برسر بزند موی سفید
هرجوانی ک دلش شوقی ندارد پیر است!
این تک بیتی دوست دارم
کاش تا دل میگرفت و میشکست
عشق می آمد کنارش مینشست
هیچ شعر عاشقانه ای به دلم نمیشینه مگه اینکه یکی واسم بخونه
تو را من چشم در راه هم شبا هنگام
که میگیرند سایه ها رنگ سیاهی
نمیدونم چند بیتیه ولی قشنگه
در فکر تو بودم که نمازم به قضا رفت
خیلییی خفنه واقعا
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
16 ثانیه پیش
22 ثانیه پیش
24 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
