2777
2789
عنوان

گاهی چشم ها را ببندید

19 بازدید | 0 پست

📚📚

#داستان_شب


دوستی تعریف می کرد...

سال‌ها پیش، ساعت گران‌قیمت یکی از هم‌کلاسی‌هایم گم شد...

معلم محترمی هم داشتیم؛ وقتی ماجرا را فهمید، رو به کلاس گفت: «باید جیب همه را بگردم.» و بعد هم دستور داد که همه رو به دیوار بایستیم.

من که ساعت را دزدیده بودم، هم‌زمان حسی از ترس و خجالت داشتم.

خیلی نگران بودم که بالاخره ساعت را از جیبم بیرون خواهد آورد و آبرویم پیش همه خواهد رفت...

اما آن مرد شریف، درس بزرگی به من داد؛

وقتی ساعت را از جیبم بیرون کشید، همچنان تفتیش جیب دانش‌آموزان دیگر را تا آخر ادامه داد!...

آن سال تحصیلی به پایان آمد و سال‌های دگر هم؛ و در آن مدرسه، هرگز هیچ کس از موضوع دزدی ساعت چیزی به من نگفت، و آبروی من لکه‌ای برنداشت!

سال‌ها بعد، در یک مراسم عروسی، اتفاقا آن بزرگوار را دیدم که با موهای سپید در گوشه‌ای تنها نشسته است...

با حسی مخلوط از شرمندگی و احترام، پیش رفتم و عرض ادب کردم و‌ گفتم: «سلام استاد؛ مرا به خاطر می‌آورید؟!»

پیرمرد جواب داد: «خیر.»

شرح ماجرا گفتم و عرض کردم: «با این حساب، مگر می‌شود که مرا فراموش کرده باشید؟!»

فرمودند: «واقعه را به خاطر می‌آورم جوان، اما نمی دانستم از جیب چه کسی، ساعت را درآوردم!!! چون موقع تفتیش جیب دانش‌آموزان، چشم‌هایم را بسته بودم.»..


👌 *گاهی چشم ها را ببندید.


اللهم عجل الولیک الفرج 💚💚                                                   ختم روزانه هر تعداد صفحه از قرآن که دوست داریم در گروه قرآنی ایتا👈دستتون رو روی لینک نگه دارین بعد گزینه باز رو بزنید https://eitaa.com/joinchat/2844198203C1920725403

ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز