جاری

من دو ماهه که جاری دار شدم .زیاد همو نمی بینیم همون هفته ای یه بار خونه مادر شوهرم یه روز کامل.البته زمان عید دیدنی بیشتر باهم بودیم .دختر خوبی معلوم می شه احتراممو داره .تو دلم دوسش دارم .اونم خواهر نداره و من هم ندارم .حس می کنم وقتی می بینمش دلم واسش تنگ شده .اخلاقی ندارم که بخوام رازهای زندگیمو واسه کسی بگم .و کسی تو زندگیم سرک بکشه ولی در حد لا اقل  یه دوست واسم باشه دوست دارم .همه می گن اولشه .حالا بذار بگذره .یا این که صمیمی نشی با جاریت .آخه نمی شه که طفلی رو محل ندم و تا الان هم واقعا کاری از دستم بر اومده واسش انجام دادم .خواستم بدونم همه باید با جاری هاشون بد باشند .یا کسایی بودن که خوب بودن و بعدش باهم بد شدن  و اینکه  تو نی نی  سایتی که همه از جاریاشون می نالن کسی  پیدا می شه که چند ساله با جاریش رابطه خوب و خواهرانه داره ؟ لطفا کمکم کنید و بگید از تجربیاتتون 😘😘😘😘😘

یعنی دو تا جاری خوب یا بد پیدا نمی شه که واسم تعریف کنید .اصلا واسه چی می گن صمیمی نشین .اگه واسه راز زندگی و غیبت پشت خونواده شوهره که من اخلاقم این نیست .ولی دوست هم ندارم که محل ندم .آخه من تو شهر غریبم و دوستی هم ندارم .تعریف از خود نباشه .دوست دارم اگه کسی ازم کمک خواست ازش دریغ نکنم و تا جایی که از دستم بر بیاد واسش انجام بدم .

اخلاقم اینه که با همه می جوشم اما در عین احترام .و رعایت حریمها.با کسی دردودل نمی کنم حتی مادرم .همیشه رازهام واسه خودم هست و بس .فقط دوست دارم در حد دوتا دوست که اگه مشکلی یا کاری واسمون پیش اومد کنار هم باشیم .یعنی نمی شه ؟ کسی هست جواب سوالامو بده ؟

آخه قبلش که هنوز نیومده بود می ترسیدم از جاری دار شدن .البته اینم بگم از تبعیض به شدت متنفرم .که بعضی خونواده های شوهر می  ذارن 

.به شوهرمم گفتم .الان حالم بهتر شده و دیگه اون نگرانی های قبل رو ندارم

اگه زد و خورد و این حرفا بود همه می اومدن و راهکار می دادن .و تجربیاتشو نو می ذاشتن .اما الان چرا این کارو نمی کنید .بابا از بد بودن جاری هاتونم می تونید بگید .می خوام تجربه هایی که چند سال دیگه قراره داشته باشم از شما به دست بیارم. می شه؟