غبطه میخورم

لاتی بوده که چاقوکش و مشروبخور بوده بعد شب تاسوعا یه آفای روحانی (آخوند ) رو جلوشومیگیره میگه این موقع شب چرا توی خیابونی حاج آقای روحانی به علی گندابی میگه مگه نمیدونی امشب شب تاسوعاست از روضه برگشتم علی گندابی که مشروب هم خورده بوده و حواسش نبوده شب تاسوعاست زیر ورو میشه حالش و دگرگون میشه و به خودش میگه خاک برسرت که شب تاسوعا مشروب خوردی وبه حاج آقا میگه برام روضه بخون حاج آقا میگه منبر ندارم علی گندابی بهش میگه بشین روی کمرم روضه بخون حاج آقا هم ازترس علی گندابی که لات چاقو کش بوده نشسته روی کمرش و شروع کرده به خوندن روضه واین نوحه رو خونده ای اهل حرم میر علمدارنیامد سقای حسین (ع) سید وسالار نیامد علی گندابی های های گریه کرده و دگرگون شده وتصمیم به توبه گرفته