2777
2789
عنوان

کمممممک

74 بازدید | 7 پست

شوهرمو خیلی دوسش دارم و با عشق ازدواج کردم،نمیدونم اون دوسم داره یا نه

خیلی اذیتم کرد یه روز خیلی خوب بود ی روز افتضاح

خانوادم آرم ۸۰۰کیلومتر دورن،شوهرم کل دارایی‌اش ب نام پدرش زده و این خیلی منو آزار میداد،وضع مالیش خیلی خوب بود اما برای هر خرجی باید هزارتا دلیل می‌آوردم 

دخالت های خانوادش باعث می‌شد بیاد منو ب بدترین شکل بزنه و ی بار چشمم کبود میشد یک بار دماغم میشکست وهمسایه ها میومدن ب دادم میرسیدن

هزاران فحش ناجور ب من و خانوادم میداد و بعد کتک میذاشت میرفت منم ن دردمو ب خانوادم میتونستم بگم و نه شوهرم چون بلاکم میکرد و میرفت تا ۱شب

از حرصم با گوشی با دوستام درد دل میکردم و هرچی حرص تو دلم بود خالی میکردم

چند روز بعد آشتی میکردیم اما هنوز ته دلم غم داشتم و انگار از دلم درنیاورده بود

وقتی بهش تذکر میدادم خیلی رک میگفت گه نخور

بی انصافی نباشه روی خوبم داشت هرزگاهی مثلا ی شاخه گل میخرید یا گاها ی پست عاشقانه میفرستاد

سری آخر طلاهایی ک خریده بود رو خانوادش از طلایی ک خودم با حقوق معلمی گرفته بودم جدا کردن و طلای شوهرم رو برداشته بود و این باعث فروپاشی من شد باهاش بحثم شد و چون جواب درست نمی‌داد و من تنها بودم مجبور بودم هی پیام بنویسم تا آروم بشم

اومد زد منو طلای خودمو هم برد و منو ب زور آورد خونه مادرم

بدون لباس و گوشی و همه چی با دوتا بچه م

بعد برگشت رفته با گوشیم اینستامو پیدا کرده چت منو بادوام خونده

کلی بدوبیراه ب باباش و مامانش گفته بودم

بهم پیام داده خدا هم از آسمون بیاد زمین قبولت نمیکنم

الان من آواره موندم چیکار کنم

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

واقعا موندم چی بگم بعد این همه بلایی که سرت آورده هنوز مطمئن نیستی که دوست داره یانه؟

آدم با کسی که دوست داره اینجوری میکنه؟

برای چی اینقدر سکوت میکنی در مقابلش؟


" تو مرا آزردی !...که خودم کوچ کنم از شهرت !تو خیالت راحت !میروم از قلبت!میشوم دورترین خاطره در شبهایت !تو به من میخندی !و به خود میگویی ، باز می آید و میسوزد از این عشق ولی...برنمی گردم ، نه !میروم آنجا که دلی بهر دلی تب دارد ...عشق زیباست و حرمت دارد ... "  (سهراب سپهری)
من احمق دار م گریه میکنم ک چرا پیامارو دیده ناراحت شده

با یه روانشناس حرف بزن و خودتو نجات بده 

فقط داری خودتو نابود میکنی برای کسی که لیاقتت رو نداره

" تو مرا آزردی !...که خودم کوچ کنم از شهرت !تو خیالت راحت !میروم از قلبت!میشوم دورترین خاطره در شبهایت !تو به من میخندی !و به خود میگویی ، باز می آید و میسوزد از این عشق ولی...برنمی گردم ، نه !میروم آنجا که دلی بهر دلی تب دارد ...عشق زیباست و حرمت دارد ... "  (سهراب سپهری)
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792