تاپیک تعطیل شد ادبی نوشتم
من از نظر قیافه و چهره و استایل فتوکپی کندال جنرم نمیخام پز بدم واقعا ولی وقتی دخترای دورش و میبینم که همه سن بالا و بوگندون حرص میخورم چرا چون تفاوت قیافه من و شوهرم قشنگ صفر و صده چرا انتخابم بود چون آروم بود و صبور من دختر حسودی نیستم اتفاقا اپن مایندم و میگم اگر کسی قراره بره باید براش تاکسی گرفت که بره ادم سوختن و ساختنم نیستم اگر روزیم که طلاق بگیرم دست بچمو میگیرم میریم باهم زندگی میکنیم بدون هیچنری و تمام تلاشمو میکنم که بچم به بهترین جاها برسه
حالا چی شده؟هیچی شوهرم ادای آدمای مومن و پرهیزگار رو درمیاره در خانواده و فامیل از ایناس که نمازش قطع نمیشه ولی در محل کار به شدت نور بالا میزنه ولی من نمیتونم بفهمم و موندم چکار کنم چون میدونم داره یه غلطی میکنه ولی نمیتونم اثبات کنم
این قضیه هم رفته رو مغزم
و بعد جالبه نظرش درباره خیانتم اینه که اولین اشتباه میشه آخرین اشتباه
یاری دوستان رو میطلبم