ببین همسر من باهام همکار بود. قبل اینکه اصن بخواد به چشم من بیاد به من علاقه مند شده بوده. بعد یکسال موقعیت مناسب شده و بهم پیشنهاد ازدواج داده. که منم گفتم باید قبل خواستگاری یه مدت باهم دوست باشیم تا بشناسمت. خیلی بهم علاقه داشته از همون روز اول. علاقه من کم کم بوجود اومد. الان واقعا جونمون برا هم در میره. تو اون مدت که دوست بودیم فهمیدم که واقعا فرد مناسبی و دلش نمیخاد آب تو دل من تکون بخوره. اما غرور و مردونگیش سر جاشه ها.
من نظرم اینه یه مدت باهم بچرخین اخلاقش دستت بیاد.
آیا از این مردهایی هست که لوسه؟ مثلا تو دعوا و بحث ها زود ازت دلگیر میشه؟ پیشقدم میشه برای آشتی؟ یا تو باید منت بکشی؟ هم و غمش این هست که تورو راضی نگه داره؟