سلام دوستان من ۲۰ سالمه ۱۹ سالگی ازدواج کردم عاشق هم دیگه شدیم وابنم بگم همسرم خیلی مرد خوبیه از همه لحاظ خونوادشم خیلی خوبن منو همسرم زوج مینورییم خودمون تعهد دادیم ازدواج کردیم که ۷۵ درصد ممکنه سالم ومینور باشه و۲۵ درصد ممکنه ماژور ما همدیگرو دوست داشتیم قبول کردیم من زود باردارم شدم ۱۴ هفتگی کورتاژ کردم ماژور بود😓خیلی. سختی کشیدم خیلییییییییییی انقد درد جسمی روحی از همه بدتر این همه درد کشیده باشی و آخرش هیچی به هیچی همه بچه دستشون بود من همینجوری بچه مو از دست داده بودم همش گریه میکردم الا بعد ۷ ماه باردارم شدم ۸ هفته همش کارم شده ترس استرس حتی درس نمیخونم من روانشناسی میخونم از هیچکس نمیدونه قبلا چرا سقط کردم نمیدونن مینورییم از جاریم خسته شدم همیشه میگه تو نازاریی با تو نمیتونی بچه به دنیا بیاری بدنت ضغیفه از کنایه ها خسته شدم خیلی میشه بام صحبت کنید دعا کنید بچم سالم باشه همین یکی بسع برام
من برج۵ رفتم کربلا دعا کردم برگشتم برج۶ باردارم بودم خیلی دعا کردم اونجا
ببخشید طولانی شد
