2777
2789
عنوان

حکایتی برای محاسبه خود

28 بازدید | 0 پست

مرد عابد و سالخورده ای در میان بنی اسرائیل زندگی می کرد ، روزی در حالی که مشغول نماز و عبادت خدا بود نگاهش (در حال نماز) به دو پسر بچه افتاد که خروس زنده ای را گرفته و پرهای او را می کنند و او را آزار و شکنجه می دادند ، ولی آن عابد نسبت به کار آن دو بچه عکس العملی از خود نشان نداده و آنها را از کارشان باز نداشته و همچنان خود را مشغول نماز و عبادت نموده بود ، پس خداوند متعال به زمین فرمان داد: تا دهان باز کند و آن عابد سنگدل را در خود فرو برد و او ( تا ابد ) همچنان در حال فرو رفتن در زمین است.

« الامالی للشیخ الطوسی علیه الرحمة: صفحه ۶۶۹ »

از این شناسه دو نفر فعالیت می‌کنند. پاسخ نمیخونم و موضوعات قفل هستند. اگر پیامی بود درخواست دوستی بدید. این حساب کاربری از یک دوست به ما واگذار شد. 
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792