خیلی طولانیه میخوام کلشو تعریف کنم دارم میترکم از ناراحتی درمونده شدم
بچه ها من یکساله عقدم سنتی اشنا شدیم خود نامزدم فوق العاده پسر خوب و اوکی شرایط مالیشم متوسطه ادم تلاش کنیه ولی خانوادش ب شدت سنتی و قدیمی فکر میکنن از اولش ب من بی محلی کردن همیشه توقع داشتن من دنبال اونا باشم
هیچ کمکی ب ما نمیکنن سر عقد هیچ کادویی بهم ندادن نامزدم چیزی میخره چشم ندارن ببینن
ب زور منو دعوت میکنن خونشون کلا پدر مادر فوق العاده خسیسی داره با اینکه وضع مالیشون خیلی خوبه
هنوز بقیه رو ننوشتی میگم خانواده خیلی مهم هست متاسفانه
نه
جدا شو
حتی عروسی حاضر نیستن بگیرن
نامزدم اصلا مجبورم نمیکنه خونشون برم یا کاری برای پدر مادرش کنم حسابی پشتمه
ولی خب میگ چقد بجنگم باهاشون نمیتونم پدر مادرمن
این دلیل جدایی نیس
شما بی سیاستی
سیاست یاد بگیر اکثر خانواده شوهرا همینن
بچسب به زندگیت
کیفیت رابطه خودتو شوهرتو ببر بالا
سعی کن بگذری از برخورد خانوادش
اگه شوهرت دوستداره و پشتت هست پس دیگه اما واگر نیار
نامزدتم خسیسه؟
الان نمیتونه عروسی بگیره خودش اونام هیچی
من چیکار کنم؟ من دختریم که تعریف نباشع همه چیم خوبه خیلی برام سنگینه که با من اینطوری رفتار میشه
تو فکر جداییم از ترس ابرو موندم جیکار کنم
میگم جدا شم از این بدتر گیرم بیاد چی
اگه شوهرت خوبه طلاق نگیر... من چی بگم که دلم خونه ازشون... 😢
اگرشوهرت پشتته حله
خانواده شوهرت هم بگرد قلقشون را پیداکن
