سلام بچه ها من ازدواجم سنتی و به اجبار مادرم بود الان ی دختر هشت ساله هم دارم ولی تو این چند سال چرا پس میگفتن بعد از ازدواج عاشقش میشی ادم بدی نیست ولی نمیدونم من چمه هر کاری میکنم به دلم نمیشینه شبا که میاد سراغم میرم زیر پتو همش خودمو میزنم بخوابیدن پیش دخترم میخوابم که نیاد سراغم هم من عذاب میکشم هم اون اصلا هم راضی به جدایی نیست خسته شدم از این وضعییت کمکم کنید به خدا دستم خودم نی اوایل تحمل میکردم الان دستش بهم بخوره عصبی میشم 😭 خب چه گناهی کردم دست خودم نیست نمیتونم عذاب میکشم
محکوم نیستی به ادامه این دوست نداشتن چون داری به اون هم ظلم میکنی
چیکارش کنم راضی نمیشه شاید اصلا بعدش هم اواره شم ولی الان ۴ ماهه نذاشتم بهم نزدیک بشه میگه برو بدو دنبال طلاقت من طلاق نمیدم نمیدونم چه خاکی تو سرم کنم هرچی میگم من حسی ندارم یکی بهتر از من پیدا کن نه خودتو عذاب بده نه منو اصلا مهر و محبت تو ذات این ادم نی فقط شب بیا عین گوسفند...