حقوقش کمه زندگیش همش وام و قسطه
نه ماشینی چیزی هچزاد
خداروشکر برادرام درآمداشون بالاست جای خوب زندگی میکنن خوب میخورن تفریح و گردش دارند خوب میپوشند
و همسر من هیچ کدوم رو نداره و قشنگ حسادتش رو میفهمم با خریدن ماشین بابام به اوج رسیده
پشتشون بد میگه بهشون میگه ولخرج و به فکر آینده نیستن و خوش گذرون و...
هی سکوت سکوت خسته شدم چی بگم دیگه ساکت بشه تا ابد😅
حتما خانوادتو توسرش،میزنی
بگو دارندگی و برازندگی
خب بهش بگو بره با برادرات کار کنه چندسال
نذار شوهرت از تفریح و گردششون خبر دار بشه
نهایتا یکی دوبار بگو انشالا خدا به ما هم بده ما هم بتونیم هم بگردیم هم پس انداز کنیم
هوای شوهرت داشته باش از خستگی این چیزا میگه متوجه نیس چی میگه
خودت ازین شرایطش خسته نشدی؟
چرا با ادمی که هیچی نداره ازدواج کردی؟
خدا به جوونای ما صبر بده تو این شرایط
ببین دلیلی نداره شوهرت از گشتن و خوردن و پوشیدن داداشات خبر دار بشه که بهش فشار بیاد . هیچی از این مدل خبرای خانوادت بهش نگو . یادت باشه هر چی شوهرت آروم تر باشه زندگی خودت راحت تره
