پایانش به هیچ وجه باب میلم نبود
شوهر سابقش و اون پسر که عاشقش بود هردو تبعید میشن همراه اسرا دیگه بع یجای خیلی دور که زنده موندن توش اصلا ممکنه نیست انگار به سیبری فک کنم
و شوهر سابقشم هیچ وقت نمیفهمه خاتون باردار بوده ازش
درست وقتیکه تو جنگل داره دنبالش میگرده اون زیر ی آبشار تو آب زایمان میکنه و ایران بدنیا میاره