خانوادگی رفتیم بیرون لب آب امشب واسه شام.بعد منو زنداییم پامونو گذاشتیم تو آب داشتیم پامونو تکون میدادیم خالمم اومد پاشو گذاشت تو آب بعد یدفعه جییییییغ زد با صدای بلند گفت نکنیدددددد.میگفت چرا آب خورد ب رونم😕😕😕 یا قران اونجا شلوغ بود مردم چطور نگامون میکردن😭😭😭😭😭اصلا روم نبود شام بخورم شرفم جلو شوهرم رفت. خانواده مادریم روانی ان بقران.یعنی از خجالت هممون آب شدیم رفتیم توی زمین.حالم از خانواده مادریم بهم میخوره 😩😩😕😕😕
بنطرم سخت میگیری اتفاق مهمی نیفتاده
🤣🤣🤣🤣
چی چی شددددد ؟؟
خیلی سختش گرفتی بیخیال تو لذتتو میبردی ب خالت میخندیدی و بابت شوهرتم نترس اون تورو انتخاب کرد بدون اینکه ب خانواده ی مادرت حتی نیم نگاهی بندازه ببینه جطوری ان
شاید وسواس هست درک کنین برای ما غیر عادیه ولی اون شاید اذیت شه و دست خودش نباشه
من این مشکل صدا بالا بردن رو با بابام دارم آبرو آدمو میبره 😑
زیادم چیز مهم نبود ک اینقد خجالت کشیدی بیخیال بابا
همین؟
باورکن اونقدر که تو نگاه و فکر مردم برات مهمه، اونا خیچ براشون مهم نیست چرااین خانم جیغ زد و چرا و فلان و اینا؟!
ریلکس کن.
چیزی نشده که.
شما داشتید شلپ شلوپ پاهتونو تکون میدادید شمارو ندیدن خالتونو فقط دیدن
دختر منم مثل شماست همش احساس میکنه آبروش رفته😂😂😂
اعصاب برام نزاشته میگمش تو نه اصلا دیگه اون آدما رو میبینی نه میدونی کی هستن بخاطر یه اتفاق چرا هی میگی آبروم رفت
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
