چقدر این کتاب ماهه! و چقدررر نویسندش خلاقه و نبوغ داره که میدونه چطوری بدون ضربه زدنهای یهویی فقط و فقط با مسیر جذاب داستانی مخاطب رو همراه کنه و کی، کجا، و چطوری جذابیت کتابو از داستانی به جنایی ببره
جزو خاص تریناست یه تعادل خیلی متناسبی داخلش داره. در عین حال که ذهنمو درگیر میکنه حالمم بهتر میکنه
چندتا دیالوگ کوچیک از این کتاب جنایی جذابمون :
اگه خودت نری دنبال مخمصه ،مخمصه پیدات نمیکنه. نگران نباش آخر سر همه چی درست میشه. اگر نشد بدون هنوز به آخر خط نرسیدی
همیشه برام عجیب بوده که چطور آدمها به حیوانات آواره بیشتر از آدمهای آواره توجه نشان میدهند
بنظرم دو دسته آدم در جهان وجود دارن : آنها که آرزو دارند هرگز فراموش نشوند و دسته دیگر که امیدوارم در ذهن کسی نمانند. به نظرم، من جزو هردو دسته ام، بسته به حال و هوایم!
آدمی که از خودش به جهان نشان میدهد دیگر هیچ وجه اشتراکی با آدمی ندارد که به آن تبدیل شده
زندگی بدون رویا یک مرگ تدریجی است
این روزها آدم ها آنقدر سرگرم گوشی شان اند که دیگر به بالا نگاه نمیکنند، داخل گوشی ناامیدانه به دنبال افکاری اند که بازتابی از افکار خودشان باشند