ی ابجی دارم هرحرف خانوادمون رو ب شوخرش میگه شوهرشم بشدت فضوله و حرف در بیار و خلاصه خاله زنک
فک کن درمورد اینکه من پرده بکارت نداشتم ب شوهرش گفته ...
اگه خدای نکرده از فرار ابجیم بفهمه ب تمام مردم دنیا میگه
الان خواهرم دیروز فهمیده ابجیم رفته
هی ب من زنگ میزنه ک اطلاعات بدست بیاره ی بار ک مسدودش کردم
باز دلم سوخت
دوباره از بلاک درش آوردم پرسید کجاست با کیه گفتم من هزار مشکل دارم ب من ربطی نداره درباش نمیخوام حرف برنم .باز دوباره امروز زنگ زد منم گفتم نمیدونم تو چله یاسین بگیر ودعا کن
بنظرتون دوباره بلاکش کنم
امروزم دوباره رفتمپاسگاه و دادسرا پیش قاضی
پلیس دنبال شماره دوس پسرشه گفت ۱۰۰درصد با اونه
خداکنه زودتر پیدا بشه جون ب لب شدیم