2777
2789
عنوان

بیاین از بدی خانواده شوهراتون بگید

133 بازدید | 17 پست

ببینیم کی بیشتر داره تحمل میکنه البته خانواده خوبم داریم من به اونا کاری ندارم الان فقط دلشکسته ها بیان بگن از چی دلشکستن

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

هیچی یه دختر اروم و ورزشکار فعال درسخون بودم تو رفاه و شرایط اوکی ازدواج کردم الان افسردگی شدید دارم روزی ۵ تا قرص اعصاب میخورم به خاطر فشارای عصبی انواع تیکارو گرفتم قبل ازدواج دوست بودم با همسرم همچیزش خوبه اقاس از هر لحاظ به جز مالی اوکیه واقعا دوسم داده و دوسش دارم خانوادش فوق العاده پولدارن ولی خسیس مادر مشهدی پدرش همدانی منم شناخت نداشتم قبل ازدواج همسرم گفت مامانش نرمال نیست حواسم باشه ولی فکر نمیکردم انقدر مریض و روانی باشه تا عقد کنیم نقاب داشت سر مهریه اذیت کرد ولی خانوادم که کوتاه نیومدن ساکت سد گفتم  بهترین مادر شوهره  عقد که کردیم دعوا راه انداخت نامزدمو با کل وسایلش از خونه بیرون کرد گفت دیگه زندگی تشکیل دادی جدا شدی هیچی نامزدم با قرض یه سوئیت اجاره کرده مادرش گفته هیچ پول و هیچ حمایتی نمیکنیم به منا ربطی نداره خودت خاستی ازواج کنی پدرشم چون از مادرش میترسه گفته اگر مامانت بگه من میتونم کمک کنم گل اموال باباشم به نام مامانشه هیچ الان با وام تونسته ماشین بخره ما رو این که اینا سه تا خونه دارن میدن به پسرشون حساب کردیم ولی الان دیگه قطع رابطه کردیم پدرم گفته خونه میده بهم به نام من میکنه البته من انقدر مریض بودم دوبار حمله قلبی داشتم رفتم بیمارستان بابام گفت نگران نباش تروخدا خودم خونه میدم بهتون جهیزیه میدم دیگه نامزدم از صبح تا بوق شب کار میکنه بتونه بدون حمایت دست خالی زندگیمونو هندل کنه ولی خب من تو شکم چون درسام و دانشام سنگینه سرکارم نمیرم مالی تحت فشارم

 در گنگ ترین حالت زندگیمم

من خانواده همسرم واقعا اصلا اهل دخالت و کنایه و تکیه انداختن و...نیستن ولی خب در مقابل هم هیچ کمک مالی تو هیچ مورد حتی در حد 5 میلیون نداشتن و ندارن یعنی حتی سر عقد چیزی بمن ندادن تا پول کله قند سر سفره عقد هم خودمون گرفتیم الانم خرج عروسی و سرویس طلا و خونه و..هر خرجی که بوده صفر تا صد با خود همسرم بوده 

که گرچه رنج به جان می‌رسد،امید دواست☀️

من خانواده همسرم واقعا اصلا اهل دخالت و کنایه و تکیه انداختن و...نیستن ولی خب در مقابل هم هیچ کمک ما ...

خب نامزد منم همین جوره اصلا خودش گفت گفت من از 15سالگی رو پا خودم بودم خدا شاهده من حتی نشده خواهر هاش یل باباش یع هدیه هم بهم بدن حتی عقد هم ندادن صفر تا صد همه چی هم با نامزدم خودش 

مادرشوهرم و خواهر شوهرم حسودن دخالت میکنن فتنه ان. تهمت میزنن. بد دهنن. بی احترامی میکنن. هر چی بخوان میگن و خسیسن. 

تو یه ساختمان هستیم ما و جاری اینا و مادرشوهرم اینا. 

اما اصلا اذیت نمیشم و حالم خوبه چون شوهرم پشتمه همین کافیه برام. دیگه مهم نیستتت

تو مرا آزردی !...که خودم کوچ کنم از شهرت !تو خیالت راحت !میروم از قلبت!میشوم دورترین خاطره در شبهایت !تو به من میخندی !و به خود میگویی ، باز می آید و میسوزد از این عشق ولی...برنمی گردم ، نه !میروم آنجا که دلی بهر دلی تب دارد ...عشق زیباست و حرمت دارد. وقتی قهوه میخوری، از تلخیش لذت میبری.. اما وقتی بادوم بخوری و تلخ باشه میندازیش دور... چون از بادوم انتظار تلخی نداری! بحث بحثه انتظاره میگیری که چی میگم

الهی بگردم خانواده خیلی مهمه منم خیلی اذیت میکنن

واقعا خیلی حال روحیم خرابه فکر کن نامزدم خونریزی روده داشت به خاطر فشار عصبی تمام رودش زخم شده بود ۴۰ تومن پول عملشو نداشت مامانه از اجاره و پول پیش خونه هایی که به نامشه رفت یه تیگو ۸ پرومکس خرید قبلش جک داشت اون شب انقد نامزدم اشک ریخت گفت حتی بمیرم پول قبر و مراسمم نمیده پولارو میخواد ببره کجا

 در گنگ ترین حالت زندگیمم

خدا کمکتون میکنه عزیزم

دیگه کسی که دست تنها بدون هیچ حمایت مالی تو این دوره از پس هزینه های گرفتن عروسی و خرید های عروسی و گرفتن خونه و.. بر اومده پس از همه چی دیگه بر میاد

که گرچه رنج به جان می‌رسد،امید دواست☀️

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز