2777
2789
عنوان

یه چیزی که به هیچ کس نگفتم

187 بازدید | 4 پست

چند سال پیش یهو پشت یخچالمون اونم یخچالی که تو اشپزخونه وسط پذیرایی بود یه دعا پیدا کردیم که فقط عدد بودو عجیب غریب و اسم کوچیک مادر بزرگامم نوشته بودن روش با اسم مادرمو اینا بعد روش نوشته بود به نوتور یخچال بسته بشه تا گرم بمونه،چندسال قبل ترش تو یه گلدون بزرگ که وسط پذیرایی بود و برامون هدیه اورده بودن نمیدونم خاکشو عوض کرده بودن مادرم اینا یانه ولی مثلا بعد حدود چندین ماه یادمهداومدن خاکشو عوض کنن دیدن ته ته گلدون داهل خاک یه دعاس و پیدا شدن این دعاها همیشه تو جمع و مهمونی بود یعنی خونمون شلوغ بود ک این دعاها پیدا میشد...خلاصه تا چند ماه پیش با نامزدم اومدیم خونه ی ما،مادرم داشت شیرداغ میکرد گفت واسه شماهم داغ میکنم بعد من رفتم لباسامو عوض کردم برگشتم دیدم تو ظرف شیر ما یه دسته کوچیک موی قیچی شده به اندازه ۱۵سانت مثلا دیدم روشیر،بعد مادرم انقدر تمیز و حساسه که نگو خودش کنار گاز بود گفتم عه این چیه بعد گفت عه از کجا افتاده و ریخت دور،من ک نامزدم مشکل داشت خیانت و ...که ازش دارم جدا میشم،ولی یعنی چی اخه چندماه توسرمه...مامانمم از ابن زن گوگولیاس ک اصلا اهل دعا اینا نیست،قبلا ک ما بچه بودیم مثلا برای باطل کردن اون دعاها میرفت پیش دعانویس یا فا،،ل بگیره ولی الان به شدت مخالفه و اینا...

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز