بچها من مامان اولیم حدودا چهار ماهه ک بود بچم افکار منفی و پوچ اومد سراغم همش فک میکردم میخام بمیرم این افکار اوجش بود ک دختر عموم جوون با یه بچه ی ساله یه دفه ای یه مریضی گرف تو یه ماه فوت شد خیلییی حالم بدتر شد افکار بیشتر تا این ک جنگ شد همش مطمئن بودم ک میخام بمیرم بعده جنگ الان ک بچم ۹ ماهشه افکار هنوز ولم نکرده همش میترسم بمیرم 😭😭😭😭الان خواب دیدم سرطان خون دارم دو ماه بیشتر زنده نیستم از خواب پریدم همش حس میکنم بخوابم بیدار نمیشم همش میترسم از مرگ و افکارش دارم روانی میشم بنظرتون ممکنه واقعا میخاسته باشم بمیرم و ب دلم خورده باشه چ میدونم 😭😭😭😭توروخدا اگه کسی همچین تجربه ای داشته بگه ممکنه افسردگی بعده زایمان بوده باشه ک ادامه دار شده توروخدا کسی تجربه ای داره کمکم کنه دارم تلف میشم از اضطراب و بیخوابی😭😭😭💔
اینکه یکی بگه ادامه داره یا نه مشکل شما رو حل نمیکنه تراپیست برای این وقتاس
عزیزم منم بعد زایمان ایمجور شده بودم مغز اعصاب رفتم تحت نظرم دارو میخورم مطمن باش قرار نیست بمیری فقط افسرگی بعد زایمان خیلی بده حتمن برو مغز اعصتب
عزیزم استرس و افسردگی هست، و یه مقدارش هم طبیعیه، مامانهایی که بچه کوچولو دارن اغلب این مدل نگرانی ها رو تجربه میکنن، اصلا کلا مادری همینه، آدم همش میگه خدا عمر بده خودم بچه ام رو بزرگ کنم
ولی وقتی آنقدر شدید هست به درمان دارویی نیاز داری، برو حتما پیش روانپزشک و مشکلت رو بگو، نگران نباش همه داروها خواب آور و عوارض دار نیستند، باید چند مرتبه مرتب بری ویزیت بشی تا به داروی مناسب خودت با دکتر توافق کنید و وقتی زیر نظر دکتر باشی هر وقت علایم بهبودی ایجاد شد پزشک خودش داروهات رو آروم آروم قطع میکنه
چه ربطی داره ۱۲ ساله دارم میخورم. بخاطر یه سری مسائل بعد زایمان هم اضافه مگه قرار به کسی چیزی شد به تو هم بشه
این چه چیزای فرو کردی به مغزت هیچی نمیشه مطمن باش حالم از تو خیلی بدتر بود نگران نباش
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
12 ثانیه پیش
15 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
