تا خرخره گریه کردم
آموزش دادم
خدمات انجام دادم
پاشدم بعد از شیش ماه حسابی خونه تکونی کردم البته فعلا فقط آشپزخونه رو جمع کردم فرداهم بقیشو انجام بدم ولی حسابی سبک شدم خیلی کابینتا رو دخترم کثیف و نامرتب کرده بود .
کار مهمی که انجام دادم زیاد غذا خوردم اخه میخوام چاق بشم و تو این مدت احساس میکنم که بهتر شدم و وزن گرفتم.دوهفته هست که قرص میخورم برای چاقی
خدایا شکرت که انقدر همه چی خوبهههههه
موجودی. کارتم 1700بود 1500کمک کردم به کسی
نه ترس دارم از بیماری و تکرارش انتخاب رشته دوست دارم مستقل باشم برم جای دورتری خانوادم خوبن ولی خیلی حرفاشون نیش داره ک همیشه حقیرم میکنن جلو همه من همیشه در حال تلاشم که ارتقا پیدا کنم ولی اونا همیشه جلو همه خوردم میکنن همین کنکور رتبم بر فرض(الکی) شده ۱۰۲۰۰ میگم شدم ۱۰۰۰۰ فوری میگن ده هزار کجا بود شده ۱۱۰۰۰ ولی اگر باز بیمار شم تو شهر غریب کی کنارم باشه وسواس فکری نابود کرده زندگیم رو .کاش خدا هرگز ۱۴۰۳ رو بهم نشون نمیداد خیلی استرسی شدم
امشب گلدان حسن یوسفمو عوض کردم انتقالش دادم به یه گلدان بزرگتر
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
49 ثانیه پیش
49 ثانیه پیش
49 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
