درد سرهای بچه داری

من خودم قبلا فکر میکردم بچه داری اصلا کاری نداره 

و میپرسیدم خوب مگه بچه به ادم چکار میکنه

اولین کارش به چوخ رفتن رابطه اس... 

یعنی قشنگگگگ میشید خواهر برادر

بعد ادم دل ضعفه میگیره یبار مثل ادم بتونه بخوابه

بعضیام که حالت تقدس گونه به مادر میدن که عیبه و مادری و فلان و اگر یه بخنده همه چیز یادت میره

اما ادم وقتی نخوابیده دوش نگرفته غذا نتونسته بخوره جایی نرفته مهمونی بهش زهر مار شده و... ایا واقعا با یه لبخند بچه اش همه این نشده ها انجام میشه؟

ولی حالا ازین شعارها که بگذری بچه مثل یه فایل میمونه که تا اخر عمر ادم همونجور بازه 

تا بیداره که ازین ور میریزه و میپاشه نق میزنه و جیغ میکشه و تو باید دنبالش را بیوفتی و مثل جارو برقی تمیز کنی حرفم حالیش نمیشه قشنگ راحتتتتت

وقتیم که وقت خوردنه که من خودم مثل سگ او او کردم تا مثل اسب شیهه اینها که یه قاشق بلکه بخوره

وقتیم خوابیده که دیگه حتی نفس بکشی تکون میخوره و اگر بیدار بشه نحسسسس و به چوخ اعظم ادم میره 

بعد تا مژه ات گرم میشه حالا وقت شیر خوردنه اگر شیر خشکیه که یه مصیبت اگرم شیر خودته تو فکر کن شب تا صبح یکی بشینه بقلت و نوک ممتو میک بزنه گاز بزنه چنگ و بشکونت بگیره و تو هیچی نمیتونی بگی...

و تازه وقتی صب بشه تو خسته و هلاک تازه باید فکر خونت باشی که شده بازار شام...

نسخه هایی که قوم شوهر و مادر شوهر میپیچن برا تربیت بچت یه طرف هزینه سر سام اور و پوشک بسته چارصد یه طرف و باید این وسط فکریم برا سر گرمی و حوصله سر رفته اون بکنی

خلاصه که اگر اعصاب فولادین دارید بسم الله...