2777
2789
عنوان

با بابام دعوام شد

144 بازدید | 7 پست

سلام وقتتون بخیر 

امروز با بابام دعوام شد حالا سر چی سر به ژل شست و شوی صورت که رفتیم فروشگاه چندروز پیش گفت حق نداری چیزی بخری گفتم باشه ولی دوتا کرم خریدم اومدم برم ژل بخرم یهو تو فروشگاه جلوی همه سرم داد زد همه یه جوری نگاهم میکردن تا اومدیم خونه من ناراحت شدم گفت فردا میریم بخر گفتم بزار ماه دیگه بریم جنس های جدید بیاره که دیدم امروز خودش رفته برام خریده به قیمت ۳۵۰ و اومده خونه یهویی تو اتاقم تمام وسایل آرایشی بهداشتی منو برداشته چیده پایین که اره نمی‌دونم تو چرا این همه استفاده می‌کنی تغییر نمیکنی فقط پول خرج می‌کنی در آخر هم گفت اصلا هم بحث پولش نیست ولی دیگه از کارت من حق نداری چیزی بخری منم افتادم گریه که بابا به خدا نصفش مال من نیست(داداشم و مامانم میخرن استفاده نمیکنن می‌زارن توی وسایل من) اونم قبول نکرد و رفت بیرون منم رفتم تو دفترم نوشتم که از بابام متنفرم چون خیلی بد رفتاری می‌کنه خیلی به مامانم بدی کرده و نمی‌زارم من رو بد تحویل جامعه بده و یهو اومد بالا سرم برگه رو از من گرفت هی گفتم نمیدم ترو قرآن ول کن بابا گفت یا میدی یا با مشت میزنم تو صورتت(اصلا سابقه زدن نداره خیلی مهربونه از این لحاظ) حالا رفته نامه رو خونده اومده خونه گفت خاک تو سر من که انقد برای تو کار کردم ای کاش خدا هیچوقت تورو به من نمی‌داد ای کاش همون موقع که میخواستی به دنیا بیای انداخته بودند(میخواست منو بندازه مامانم نزاشت)در آخرم گفت ای کاش یه دختر کور فلج بودی. 

خیلی دلم شکست از این حرفش با اینکه من هیچ موقع ازش متنفری نبودم فقط از اخلاقش متنفر بودم شما هر بلایی که فکر کنید سر مامان آورده 

کتکش زده،نزاشته با مادرش و خانوادش رفت و آمد بکنه،پول تو جیبی نداده،با دختر داییش به مامانم خیانت کرده و به خاطر اون زنیکه اشغال روی مامان من چاقو کشیده،هرچی تهمت به مامان من زده که قبل از من با چند نفر بودی به خاطر اینکه مامان من شب عروسیش خونریزی نداشته(پر...دش ارت.....جاعی بوده)

الانم دوتا داداشم برای خودشون کاملا ازادن هر موقع برن یا بیان در حالی من با حتی اجازه ندارم تنهایی جایی برم میگه هرجا میری با مامانت خداروشکر مامانم پایه همه چیزه ولی گیر حجابم میده کلا محدودم از هر لحاظ 

قبلاً هم بهم گفته بود تو تو این خونه کار می‌کنی چون داری تو این خونه غذا میخوری خرجتو میدم

و حتی الانش هم تو سرچ گوگلش دنبال زن صیغه ای 

و این همه داستان فقط سر قیمت یه کرم که کلا ۳۵۰ تومنه در حالی که ما خدارو صد هزار مرتبه شکر از لحاظ مالی واقعا سطحمون خیلی بالاست اصلا مشکل مالی نداریم الانم باهام حرف نمیزنه منم تصمیم گرفتم ازش معذرت بخوام و دیگه هیچ موقع باهاش دهن به دهن نشم هرچی گفت بگم باشه تو درست میگی و اینکه امروز حتی گفت نفرینت نمیکنم اما هیچوقتم دعات نمیکنم 

الان نمی‌دونم چیکار کنم لطفاً راهنمایی کنید و تجربه ای دارید بگید بهم🥺✨

به نظر من تو تقصیری نداری که بری معذرت خواهی کنی

چند روز خودتو چس کن خودش میاد از دلت در میاره 

یا اگه خودت پول داری ۳۵۰ تومن رو برو بده بهش بگو من نمیخوام زیر دین کسی باشم دیکه ازشم چیزی نگیر

عزیزم کاری به گذشته پدرت ندارم ولی خب  اونم حتما دلش شکسته که اون نامه رو‌خونده بزار چند ساعت بگذره فضا اروم بود برو پیشش معذرت بخواه دستشو ببوس بگو از روی عصبانیت نوشتی وگرنه دوسش داری نزار کینه بمونه بعدم ی چایب درست کن باهم بخورین

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

عزیزم کاری به گذشته پدرت ندارم ولی خب اونم حتما دلش شکسته که اون نامه رو‌خونده بزار چند ساعت بگذره ...

اخه خواهر من اینهمه بدی دیده بره دستشو ببوسه بگه ببخشید باید باباش بیاد معذرت خواهی کنه

ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز
توسط   ابرو_کمونیa  |  9 ساعت پیش