شوهرم رفت پیش خواهرش بچه خواهرش گفته میرم پیش زن دایی شوهرم آوردش 9 سالشه میگه زن دایی منو غذا میده جمع میکنه کتک نمیزنه خونم نمیرم 2۰ روز شد پدرم درآمد مثل گاوی غذا میخواد چکار کنم خونش نمیره به خواهر شوهرم گفتم گفت 2۰ روز دیگه باشه مرخصي بگیرم میام سنندج میبرمش
هوووففف
بگونمیتونم مسئولیت قبول کنم
خودتون ببرینش
چطور میتونی این ریسکو بکنی
تو خونه تو لقمه بپره گلوش بلایی سرش بیاد هزارتاصاحب پیدامیکنه
بچه های خواهر شوهر منم هفت سالشه اندازه یه مرد سی ساله غذا میبلعه. چقدر خواهر شوهرت بی ملاحظه س. به شوهرت گفتی خسته شدی؟ بگو خودت ببرش
ساده ای دیگه خدمات نده بذار بره خونه شون
بگو بچهتو دوست دارم ولی واقعاً دیگه نمیتونم نگهش دارم. خیلی خستهام. لطفاً زودتر یه فکری بکن، تا ۲۰ روز دیگه نمیکشه.
پسرا کلا وارد سن رشد که میشن سیری ناپذیر میشن.حوصله داریا.با سوهرت بردار ببر بزار خونشون و بیا.بگو میخوایم بریم سفر
به شوهرت بگو ببره بچه رو پیش خواهرش
اگه نبرد دیگه غذای ساده درست کن یا حاضری یه چیزی بخورید رفتارت هم سرد و خشک باشه
با شوهرت هم مثل قبل رفتار نکن مجبور میشه زودتر یه کاری بکنه
وای خواهرشوهرتم میاد لنگرمیندازه چراازاول رو میدی اینقدر
بچه خواهرشوهرت دلش ولسه مامان باباش تنگ نمیشه؟
زنگ بزن بگو دارم میرم سفر کار واجب پیش اومده
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
