حوصله ی هیچی رو ندارم
خستم کلافم
کاش میشد یه بلایی سر خودم بیارم
تا میام یکم با همسرم نرم رفتار کنم یکاری میکنه که کلا ازش متنفر میشم و میخام تمومش کنم بره
موندم بین بد و بدتر
خونه همسر یه بدیهایی داره
خونه ی پدرم یه بدیهای دیگه
نفرین به اون روزی که من به اون شخص بله گفتم
توی رفتارش یجوری رفتار میکنه انگار حالش از من به هم میخوره ولی حرف طلاق که میشه میگه بمیره هم طلاقم نمیده
من اصن نمیفهمم این ادم اصن منو میخاد یا نه
☹️☹️☹️☹️
منممیخوام بمیرم اما انگار مرگ منو یادش رفته
عوض کردن دیگران سخته
ولی خودتو تغییر بده دنیات عوض میشه
اولین چیز دیدگاه خودته
نمیگم خدای نکرده شما مشکل داریدا نه ... همه ما ذهنی داریم که باید تعطیلش کنیم
مطالعه کن و اطلاعاتت رو از ذهن و ذهنیت زیاد کن دیگه حتی به این مسائل فکر هم نمیکنی زندگیت سرشار از ارامش میشه
میدونم ولی خودمم پر از درد و مشکلم
دلم میخاد فقط بمیرم
زندگیم شش ساله مدام رو هواست ، هی قهر و آشتی ، همش تحقیر و خیانت و سختی بوده ، این چند وقتم که بهتر شده بود من دیگه اونقد خشم دارم که به چیزای کوچیکم حساس شدم و نمیتونم کنار بیام و همسرمم دیگه براش مهم نیس من چی میخام و معلومه خسته شده ازم
دلم خیلی شکسته
کاش میشد یکاری کرد
کاش میشد مرد و تمومش کرد
کاش میتونستم یه بلایی سرخودم بیارم
نه عزیزم دور از جونت دورت بگردم
تلاش کن برای ساختن روحیه خودت
پول روانکاوی نداری یه کار شروع کن درامد حتی شده کم داشته باشه مستقل مالی بشی
من میرم روانکاوی هر جلسه قبلش میگم دیگه این جلسه بهش میگم من دیگه نمیام بسه
اما میرم تو جلسه چنتا چیز جدید از خودم کشف میکنم و باز ترغیب میشم ادامه بدم
