خانما من تو ی خونه هستم تو ی نقطه از شهره ک بیشتر ساختمونا تجاریه. بخاطر کارشوهرم اینجاییم ک ب همه چی دسترسی سریع داره. یعنی فضاش طوری نیس ک خانمای همسایه رو ببینی و اینا. فقط این ساختمونی ک هستیم دو طبقه ست. ما پایین نشستیم. طبقه بالا هم مستاجره. با مستاجر قبلی رابطه ای نداشتیم در حد دورادور سلام. نهایت تو دوسالی ک همسایه بودیم دوبار در حد چند جمله همو دیدیم
الان اونا دارن میرن. قراره مستاجر جدید بیاد
من خیلی بلد نیستم با کسی ارتباط بگیرم. دلم ی همسایه خوب و صمیمی میخاد.دوستمم مثل خودم تو شهر غریبه ولی ی صاحبخونه داره بخدا از مادرش بیشتر گردنش حق داره
میگم مستاجر جدید اومد من چ رفتاری کنم ک باهم صمیمی باشیم. تحقیق کردم خانواده خیلی خوبی هستن. اتفاقا آقاهه نصف ماه رو خونه نیست. ولی خب خانمه هم همسن من نیست سنش بالاتره.
دوس دارم باهم ارتباط داشته باشیم تنهایی اذیتم هم خودم هم بچم