بیاید بگم با شوهرم سرچی دعوا مون شد

چوب لایه چرخ رابطه با خودتون نزارید ،اوایل ازدواج خواهرم با پرویی گفت شوهرت خسیسه هیچی برات نمیخوره ،من و شوهرم ازدواج سنتی بودیم ،زود جور شدیم و دنبال اهداف خودمون ،اصلا به چشمم نمیومد کادو و اینا و پول تو جیبی تو عقد ،الان خدا شاهده بهترین خرج‌ها رو برام می‌کنه ،بی ام و زیر پام انداخته ،همون خواهرم با اون همه ادعا و زرنگی به قول خودش خیلی معمولی هست ،شوهرتم داره شما رو بیشتر می‌شناسه ،اونا هم امتحان میکنن ،سر وقتش پرتوقع باش ،الان نه

حس می‌کنم شما خیلی دلت پره من کی اصلاً حرف از عروس آوردم پدر ایشون داره لطف می‌کنه جهیزیه میده بعد از جهیزیه‌ام که نوبت سیسمونیه هر پسری وظیفه‌شه کار کنه زحمت بکشه رج زندگی خودشو بده هیچ ربطی نداره شما پسر باشی می‌خوای عروس باشی دختر باشی دوست عزیز چرا صحبت منو به یه جای دیگه می‌کشی مال اموال پدر بده به دامادش ول کنید این بحث مسخره رو

برو سر خونه زندگیت ،کم کم دستت میاد ،ببین من حتی خرید عروسی نرفتم ،چون احتیاج نداشتم ،وضع شوهرم خوب بود ،همه گفتن چته چرا نخریدی حتی خونوادش گفتم نیاز ندارم ،دارم ،الان هر چقدر بخوام میخرم ،وقتی الان کنارش باشی خیلی به چشمش میاد ،دختر بی کلاس و توسری خور و مظلوم نیستی ،داری خانومی می‌کنی یا جاهایی ،اینو متوجه باش و قاطی نکن با هم ،وقتی درست پیش بری به خودت میای میبینی مامانم دیگه پررنگ نیست ،زندگی رو فقط کنار تو میبینه

به نظرم همسرتون کم سن و ساله سیاست نداره .ممکنه با حرف شما هر کس دیگه ای بود این به ذهنش میرسید ولی درک میکرد که هر حرفی رو نزنه

عزیزم هر چی جهیزیه گرفتی دست خانوادت درد نکنه و مبارکت باشه

ولی به نظر سیسمونی رو بزار شوهرت بگیره

بگو رسم نداریم بابام سیسمونی بده

اصلا نزاشتم کسی دخالت کنه

گفتم ربطی نداره

مگه شما همه کار برا عروستون کردین ک از بابا من انتظار دارین

البته من شوهرم ایراد نمی‌گرفت فقط اطرافیانش 

شما بشین منطقی باهاش صحبت کن

بگو من فکر میکردم انقدر وجود من برات مهمه ک جهیزیم نباشه منو برا خودم بخوای ولی الان ک داری بخاطر یه تیکه چوب سرکوفت میزنی باید یکم فکر کنم

بترسونش 

میختو از الان سفت کن

😂😂😂