2777
2789

از ساعت ۱۱.۳۰ تا تا حدود ۷ غروب!

با درد وحشتناک.

بیماری‌ای که هنوز معلوم نیست چیه.

حتی نمی‌تونستم جلوی بچه‌هام جیغ نزنم از درد که نترسن.

خیلی بد بود. از درد بالا می‌آوردم و دختر کوچیکه‌م برای اولین بار بود که می‌دید یکی داره بالا میاره.

کسی هم نبود که بچه‌ها رو ببره تا منو در اون وضعیت نبینن.


با مسکّن‌های قوی الان دردم کم شده. تونستم راه برم. خودمو کمی مرتب کنم. برم دستشویی.

شب براشون خودم شامی رو که خیلی دوست داشتن آماده کردم که خوشحال شن. چون خیلی غم‌زده و مأیوس بودن هر سه.

خدایا هیچ کسی همچین دردی رو نکشه. خوشحالم که الان دیگه اون دردو ندارم. خدایا برای این لحظه هزاران بار تو رو شکر.

گل بهاری، بت تتاری، نبیذ داری، چرا نیاری؟

ان شاالله که چیزی نبود و یه گرفتگی عضلانی بوده ولی خوب بهتره آزمایش بدید 

من تو هر تایپکی شرکت میکنم هدف فقط کمک کردنه .من خودم زن دارم دختر دارم و هیچوقت دنبال نوامیس کسی نه بودم و نه هستم چون میدونم تاوان داره این کارها . 

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

هنوز معلوم نیست عزیزم.

ان شالله که هر چی هست به سلامتی رفع بشه 

احتمال بارداری خارج رحمی هم هست اونم دردهای وحشتناکی داره

یه عده فقط می خوان ثابت کنند که از همه بدبخت تر هستن!  اینها واقعا بدبختند.

نه. زنگ زدیم اومد. ولی تا بیاد، بدترین صحنه‌ها رو بچه‌هام دیدن.

واااای خیلی بده ، بچه ها که ترسیدن  چکارشون کردی 

✅ یاد بگیر صبر کنی ، هر چیزی تو زمان خودش اتفاق بیوفته🕛

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792