بچه من سه ماهشه. شبها تا ساعت 2 اذیت میکنه تا بخوابه کلا یه کم هم نق نقو هستش. مامانم بخاطر کمرش دوماهی استراحت مطلق بود چند وقت پیش من از دوشنبه رفتم خونه اش تا تنها نباشه تا جمعه. راهم هم دوره شوهرم میگه یا میبرمت سه چهار روز بمون بعد میام دنبالت یا صبح با هم بریم شب بیایم
دوباره این هفته از دوشنبه رفتم. پریشب که بچه ام غر میزد مامانم بهش گفت چیه هی میای اینجا گریه میکنی نمیزاری بخوابم باز قبلا پتحشنبه جمعه میومدین حالا دیگه از دوشنبه میاین
😤😤😤
وووویییی 😕
😨😨😨😨
عزیزم از این به بعد با شوهرت برو بیا
😁😁😁😁وای بنده خدا مادرت
منم ناراحت شدم گفتم خب حتما دوس نداره برم اذیت میشه. دیروز صبح سرما خوردن بچمو بهانه کردم و زنگ زدم شوهرم که عصرش بیاد دنبالم درصورتی که قرار بود تا فردا بمونم چون عقد دخترداییمم هست
خب زیاد میمونی عزیزم
اگه بچه ات نق نقوعه بیشتر خونه ی خودت بمون
درسته مادرته ولی شاید الان دیگه کم حوصله شده و عصبی میشه
اشکال نداره عزیزم به دل نگیر از ته دل حرف نمیزنن که مادرن دیگه باید غرغراشونم تحمل کرد گلم بیخیال کمتر برو دیدی ناراحته 😊
یا علی
حتما قبلش یه چیزی تو دلش بوده
بخداااا مامانا هم انتظار دارن
انتظار کمک
حتما میرید میخورید کنگر و میندازید لنگر بدون هیچ کمکی
از رو عصبانیت گفته به دل نگیر...😧😧
خو بیچاره مریضه اعصاب نداره حق بده شما ناراحت نشو همین آخره هفته ها با همسرت برو به دیدنشو باهم برگردین😊😊
واسه خودتون نکنش یه داستانی بشه غذاب بیخیالی طی کن😉😉
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
26 ثانیه پیش
28 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز