[QUOTE=389549699]همینطوره اخه در ظاهرم طوری برخورد میکرد که انگار با من راحته اموزشگاهو با من میرفت که نه خواهرم اینا ...[/QUOTE
چندین سال پیش همین موقعیت برام پیش اومد پسره با رفتارش نشون میداد منو میخواد ولی مادره یه روز خوب بود یه روز بد خیلی حالم بد بود اون دوران تا اینکه دیگه کلا بیخیال شدم چون خیلی پسره مامانی بود میدونستم تهش هرچی مامانش بگه میشه
بعد چند وقت من ازدواج کردم اونم همون سال با دختر خالش ازدواج کرد دخترخاله نه با مادرشوهره خوبه نه با شوهرش چند بار هم تا پای طلاق رفتن
ولی خداروشکر من از زندگیم خیلی خیلی راضیم
الان هروقت مادرش منو میبینه با حسرت نگام میکنه و پیش یه نفر هم گفته خودم پسرمو بدبخت کردم با اشتباهی که کردم