من ۲ سال نیمه ازدواج کردم سال ۱۴۰۲
۶ ماه از زندگیم گذشته بود که فهمیدم شوهرم با دوست دخترش صحبت پیامکی کرده اون اول پیام داده بود بیا ایستگاه کسی نیست بیاد ازش خواسته بود برا دنبالش ب این بهونه ب همسرم پیام داده بود همسرم گفته بود هرجور شده برنامه بریز همدیگ رو ببنیم وااااای هنوز یادمه و غصه میخورم
ولی دیگ چیز دیگ ندیدم
خودش همونجا گفت مطلقه بود و اونمیگفت بیا باهم باشیم میگفت دوستش نداشتم ولی بهش پیام داده بود ج داده بود
ولی الانمیگ دوستت دارم خیلی قلبمی ولی من هنوزمباور ندارم چیزی هم ندیدم
شایدم راست میگه ولی اون زخم تو قلبمه