2777
2789
عنوان

لر ها بیاید کمک😓

116 بازدید | 13 پست

تاپیک قبلیم گفتم که خواستگار دخترم تهدیدش می‌کنه هنوز هم پیام میده ولی من هنوز جرعت نکردم برم شکایت کنم یا به همسرم بگم 

همسرم لر هست و به شدت غیرتی همیشه میگه من سر ناموسم جونمم میدم خیلی روی دخترم حساسه میترسم بهش بگم بره بلایی سر دختره بیاره 

من تا حالا از این تجربه ها نداشتم شما همشهری هستید بیشتر میشناسید به نظرتون بگم بهش ممکنه کار اشتباهی کنه😓

ببین من یه پیشنهاد بهت بدم؟ خودم وقتی انجامش دادم توی زندگیم معجزه کرد.

قبل از هر تصمیمی چند دقیقه وقت بزار و برو کاملاً رایگان تست روانشناسی DMB مادران رو بزن. از جواب تست سوپرایز می شی، کلی از مشکلاتت می فهمی و راه حل می گیری.

تازه بعدش بازم بدون هیچ هزینه ای می تونی از مشاوره تلفنی با متخصص استفاده کنی و راهنمایی بگیری.

لینک 100% رایگان تست DMB

میترسی شوهرت دخترت رو دعوا کنه؟ خب اگه خواستگار سنتی بوده که دخترت تقصیری نداره بنده خدا 

یکم دیگه پسره رو تهدید کن بگو همین پیامای تهدیدت رو میبرم دادگاه ازت شکایت میکنم همین فردا صبح میسپرمت دست قانون بهش نگو شوهرت نمیدونه بگو من و شوهرم باهات میخوایم برخورد جدی  کنیم 

اگه باز زر زر کرد به شوهرت بگو 

خدای خوبم؛ این شعر بخشی از احساس تازه‌ی من نسبت به تو رو بیان میکنه:  " مرا هزار امید است و هر هزار تویی/شروع شادی و پایان انتظار  تویی  /بهارها که ز عمرم گذشت و بی تو گذشت /چه بود غیر خزان ها اگر بهار تویی/دلم ز هر چه به غیر از تو بود خالی ماند / در این سرا تو بمان ای که  ماندگار تویی/شهاب زودگذر لحظه های بوالهوسی است /ستاره ای که بخندد به شام تار تویی /جهانیان همه گر تشنگان خون من اند/ چه باک زان همه دشمن چو دوست دار تویی /دلم صراحی لبریز آرزومندی است/ مرا  هزار امید است و هر هزار "تویی"شاعر:سیمین بهبهانی

میترسی شوهرت دخترت رو دعوا کنه؟ خب اگه خواستگار سنتی بوده که دخترت تقصیری نداره بنده خدا یکم دیگه پس ...

نه میترسم بره بلایی سر پسره بیاره 

هرچی به پسره میگم شکایت می‌کنیم اصلا مهم نیست براش 


نه میترسم بره بلایی سر پسره بیاره هرچی به پسره میگم شکایت می‌کنیم اصلا مهم نیست براش

چه نفهمیه پسره

خدای خوبم؛ این شعر بخشی از احساس تازه‌ی من نسبت به تو رو بیان میکنه:  " مرا هزار امید است و هر هزار تویی/شروع شادی و پایان انتظار  تویی  /بهارها که ز عمرم گذشت و بی تو گذشت /چه بود غیر خزان ها اگر بهار تویی/دلم ز هر چه به غیر از تو بود خالی ماند / در این سرا تو بمان ای که  ماندگار تویی/شهاب زودگذر لحظه های بوالهوسی است /ستاره ای که بخندد به شام تار تویی /جهانیان همه گر تشنگان خون من اند/ چه باک زان همه دشمن چو دوست دار تویی /دلم صراحی لبریز آرزومندی است/ مرا  هزار امید است و هر هزار "تویی"شاعر:سیمین بهبهانی

ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز