پیش دوستم بودیم با خانواده دوستم ...اینک میگم دوستم یعنی ۳ تا بچه داره منم یک دونه یعنی دخترش یک کاری با بچم کرده ک دارم منفجر میشم از عصبانیت خوابم نبرده از بس فک کردم بهش
اول ک تو خونشون پسرم رفت توالت شماره ۲ انجام بده دخترش گفت من برم بشورمش گفتم نه چرا تو بری خودم هستم ....یهو رفت در دستشویی مث وحشیا باز کرد شروع کرد ب دید زدن بچه بعد رفت تو اتاق
بعدم رفتیم تو ماشین ک بریم بیرون من پشت فرمون بودم بچم عقب رو پای دوستم بود دخترشم کنارش ...یهو دیدم پسرم حی میگ نکن دست نزن چرا اینجوری میکنی ...اینام همه شروع کردن ب خندیدن و هر هر کردن ...میگم چی شده طفلک بچم میگ دست ب شومبولم میزنه