خستم از زندگیم دیگ ی دختر ۲۳ ساله مجردم ک همیشه سعی کردم خوب زندگی کنم که هیچوقت حرف پشت سرم نباشه اونوقت مامان بابام الان بعد ۳۰ سال زندگی میخوان جدا شن و مامانم هنوز طلاق نگرفته حرف ازدواج میزنه بابامم از اونطرف تو لاک خودشه همه خواستگارامو یا خودم رد میکنم با به هرکی میگم مامان بابام دارن جدا میشن میگن نه نمیتونیم باهم باشیم یا خانوادم مخالفن آخه من چه گناهی کردم ک باید اینجوری قضاوت شم؟
فقط اومدم دردو دل کنم باهاتون هیچکسو ندارم واس صحبت کردن خستم آرامش میخوام زندگی میخوام...😔😔😔