سلام میدونم نباید اینجوری باشم ولی با رفتارش نسبت بهش سرد شدم اصلا کاملا بیحس شدم بهش
جدیدا هم میگه برای کارش باید ازم دور باشه یکسال منم گفتم برو ولی بازم بهش نگفتم اگ بری رابطمون کلا خراب میشه نمیدونم چند مدتع انگار ازش بدم میاد خود به خود این حس بوجود اومده
خود به خود نیست عزیزم 😅خودتو سرزنش نکن
میگی که با رفتاراش ازش سرد شدی...
چه کاریه که یکسسااااالل قراره ازت دور باشه خیلی زیاده ها
دوره دور یعنی یکسال همو نبینید ؟
تقصیر اونه مطمئنم
چند ساله با همبن و علت ابن سردی
خوب تو هم باهاش برو به نظرت مشکوک نمیزنه این چه کاریه که تو که شریک زندگیشی باید جدا از اون باشی
داری کم کم به نقطه ای نزدیک میشی که وقتی برگرده تو دیگه آدم سابق نیستی... و با یکی دیگه وارد رابطه شدی... و درخواست طلاق میدی...... تا با اون ازدواج کنی......
اره دور دور چون پیشرفتشو به من ترجیح میده برای منم بد نیست من از شرایط زندگیم راضی هستم بهشم گفتم ولی چه کنم میگه بهتر از این میشم هیچ بدی هم نکرده ولی رفتار سردی داره با من طوری شده ک خدای نکرده بهم بگه برو نمخامت من خودم میرم
وقتی بری میفهمه..... من نمیگم جدا شو..... مخالف طلاق هستم...... ولی اگر اون کاری نکنه اقدامی نکنه، تلاشی نکنه،..... تو بزودی به طلاق فکر میکنی.....
بنظرم باهاش حرف بزنم. نمیتونی؟؟ برو روانشناس و مشاور با شوهرت برو تا کمکتون کنن.......
اگرم خواستی جدا بشی. بهش بگو بعد وارد رابطه با یکی دیگه بشو.... نظار طرزفکرش دربارت بهم بریزه.... بزار بدونه مقصر خودشه، نه تو....
این میشه نگاه خودخواهانه. زندگی مشترک یعنی همین یعنی اگر یکی دستتو ول کرد تو دستشو بگیری یعنی به مو میرسه. پاره هم میشه... ولی یکیتون دوباره گره میزنه....
من نمیدونم چرا شما خانما اینقدر از ما انتظار دارین..... دارم میگم ما مردا خیلی از رفتارهارو نمیفهمیم. نه فقط شوهر تو.... تمام مردا اینجورین..... شما باید باهاش حرف بزنی و بهش هشدار بدی..... (اینکه نمیخوای تلاشی کنی قابل درکِ،از سکوت خانما باید ترسید) ولی برای زندگیت تلاش کن......
دوست پسر و دختر نیستید که بگید اگر من اول بیام جلو کوچیک میشم..... ❌
خوب بگو خونه بامن اجاره کن این خونه ایی کع الان ساکنید بدید رهن یا اگه مستاجری برو اونجا اجاره کن همسرت خیلی مشکوک میزنه به نظرم قطعا کاسه ای زیر نیم کاسه هست آخه آدم مگه زنش رو ول میکنه بره با رفیقش خونه بگیره برا جنگ که نمیره که نشه زنش رو ببره اونم برا یکسال
شایدم نمیفهمه رفتاراشو ولی چند بار بهش گفتم حالا مشکل من اینه ایشون غیر اینکه منو ببینه بیشتر رفتار مادر و خواهرش در برخورد با شوهرشون در نظر میگیره و همون رفتارو با من میکنه من بارها بهش گفتم زندگی ک خواهر تو داره مورد پسند من نیست چون مدام از شوهرش دوره و جلو این خوب جلوه میده میگه من راضیم و شوهرم منم فکرش اینه رابطه ما اینجوری اگه بشه خیلی بهتر میشه
