من و پارتنرم دو ماه خورده ای با همیم
اما آشناییمون برمیگرده به ۸ ۹ ماه پیش
دوستش دارم اولین پسری ک باهاش اکی شدم
دیشب زنگ زدم بهش لحنش خیلی تند بود
خلاصه گف بریم بیرون گفتم اکی رفتم سرد بود و من هنگ کردم ار رفتاراش بعد برگشت گف اگ نبودم ی روز بدون مردم
ار لحنش خوشم نیومد گفتم برگردیم خونه
بعد برگشت گف اره تو اخلاق نداری اخلاقتو درست کن
بشین فک کن برا ادامه رابطه اگ نمیخوای جدا شیم اگ هم میخوای ک اکیه
و من اینجوری بودم ک چرا داره اینجوری میکنه؟
اخرم گفت من بهت آسیب نمیزنم چون تو یک روز قراره ازدواج کنی و اگ ما جدا شیم به هر حال آسیب نبینی
منم شب تو پیامک بهش گفتم اخلاقم اینه من اینم با ۱۰۰ درصد احساسم اومدم تو رابطه الان دبگ با ۱۰۰ منطقم پیشتم
همینم نمیتونی جدا شیم
ولی قلبم درد میکنه گناه من چی بود جز دوست داشتن؟
ک مامان خودم میگه تو احمقی اگ بمونی باهاش