امروز رفتم دنبال دخترم که از مهد کودک بیارمش، تو ماشین که نشستیم دیدم مثل همیشه پر ذوقو شوق نیست. خیلی ساکت بود منم تصمیم گرفتم سر صحبت رو باز کنم، اولش چیزی نمیگفت ولی بعد یهو زد زیر گریه، منم ماشینو زدم کنار، سعی کردم یکم آرومش کنم که خدقل بتونه یچیزی بگه بفهمم چی شده داره اینجوری گریه میکنه. بعد از اینکه گریش بند اومد گفت تو مهدکودک من داشتم با گواش نقاشی میکشیدم دستم خورد ریخت رو زمین و مربیمون خیلی عصبانی شد و زد تو گوشم.
اون لحظه واقعا شوک شدم، چرا باید یه بچه ۵ ساله رو زد واقعا؟؟؟. بعدش سریع ماشینو روشن کردم برگشتم مهدکودک به مدیرشون گفتم که مربی گلشون چه کار کرده، اونم خودش خیلی شوک شد و کلی غذرخواهی کرد بنده خدا. بعدشم که رفتم رو در رو با اون زنیکه حرف بزنم اصلا گردن نمیگرفت در صورتی که وقتی از هم کلاسی دخترم پرسیدم گفت که آره من دیدم که زد. بعدش گفت "خب میخواستم ادبش کنم یاد بدم بهش که دستوپاچلفتی نشه"
چه آدم هایی پیدا میشن...