سه تاشون قهرن
فقط اونی ک ازم کوچیک تره قهر نیست
قهره سه تاشون سر اینه ک دو ماه پیش منو شوهرم دعوا کردیم رفتم قهر بعد شوهر اومد با مامانم دعواش شد و مامانمم بهش گفت عن بقیه دامادام نمیشی
شوهرمم عصبی شد گفت دامادات یکی یه ماشین نداره یکی پول نداره یکی نمیدونم فلانه..... خلاصه خاهرام فهمیدن قهر کردن
منم تو اوج فشار بودم تو سختی بود بهشون نیاز داشتم ک قهر بودن
خلاصه دلخور بودم نه من زنگ زدم نه اونا
چون گفتم شوهر من گفته با اون قهر کنید نه من
الان دوماهه حرف نزدیم
تا اینکه بیست روز پیش دستم شکست هیچ کدومشون زنگ نزدن
منم قهر کردم
الان خاهر کوچیکه بهم گیر داده زنگ بزن بهشون تموم بشه
ولی من ته دلم نمیخاد
شما بودید زنگ میزدید؟