امروز عاشورا بیرون نرفتم به دلایلی...
بعد شب خودم شام غریبان گرفتم توی خونه
یهویی شد با خانواده رفتیم بیرون
طی ی تصمیم یهویی رفتیم امام زاده شهرمون
همه داشتن شمع روشن میکردن
منم باز رفتم روشن کردم
هرچی به بقیه گفتم بیاید توی امام زاده نیومدن خودم تنها رفتم
خلوت بود
ی زنه داشت به ضریح سبز گره میزد منم دلم خواست
یهو چشمم به دستم افتاد که ۶ماهه سبز متبرک امام رضا دور دستم گره خورده یهو به ذهنم رسید که بازش کنم
بازش کردم رفتم دور ضریح بستم و حاجت خواستم
به دو دقیقه نرسید ی خانوم اومد جلوی من بازش کرد و بردش
رفتم جلوش بهش گفتم این سبز متبرک امام رضاست من الان گرش زدم ازش خوب نگهداری کنین یهو همه گفتن حاجت رواشدی هم تو هم این خانوم
یهو خانومه گفت حالا من ی چیزی بگم؟؟گفتم چی؟گفت من مشهدی ام
اصلا باورم نمیشددددد....
بهش گفتم پس ببرید مشهد گرش بزنید و همه کلی دعا میکردن و میگفتن تو حاجتت و گرفتی
شما همچین تجربه ای دارین؟واقعیه؟
