بی توجهی بهم انگار که اصلا دلش نمیخواد من پیشش بخوابم نزدیک دو هفتس هیچ رابطه ای نداریم حتی بغلمم نکرده یا بوسم نکرده یا حرف قشنگ
همش باهام تند حرف میزنه و مشت و سیلی بهم میزنه اونم محکم
خرجی نمیده اصلا هیچی برام نمیخره هیچکاری برام نمیکنه ظهر میره بیرون ساعت یک و دو شب میاد خونه و هر بار دلایل مسخره ای داره مثل اینکه پیش رفیقاش بوده
چند باری بوی عطر ملایم وزنونه میداده ولی میگه رفیقام ادکلن داشتن منم زدم
هربار عصر تا ساعت هفت و هشت شب زنگ میزنم جواب میده و خیلی اروم حرف میزنه و دورش کاملا ساکته و هیچ صدایی نمیاد و فقط میگه چی میگی و حرفم تموم شده یا نشده تند میگه خیلخوب خدافظ و سریع قطع میکنه این اتفاق دو بار افتاده در صورتیکه اگه پیش رفیقاش باشه سروصدا هفت هشت تا مرد میاد
تو یک ماهی که دعوامون شده بود و خونه رو ترک کرده بود و بعد از ۱۵ ۱۶ روز که باهم خوب شدیم دو سه روز یبار میومد دیدن منو بچش اونم در حد ده دیقه یک ربع و تو اون دو سه روز حتی یه زنگ یا پیامم نمیداد
الانم ده ها بار یه شماره در طول روز بهش زنگ میزنه و جلو من اصلا جواب نمیده و حتی تماس رو رد نمیده فقط بی صدا میکنه و شماره رو مخفی میکنه تا وقتی که خود طرف تماسو قطع کنه
دیگه اینکه تازگیا بهم گفته رفیقم میخواد بهم تهمت بزنه که با یه دختره سه چهار ماه پیش پیام دادم وقتیم موضوعو پیگیری کردم و چند بار پرسیدم بهم گفت تو چرا انقدر پیگیری به تو ربطی نداره و فضولی نکن
گوشیشو کاملا از من دور نگه میداره حتی توی حموم و توالتم با خودش میبره. یبار اومدم انگشت زدم رو صفحه گوشیش که خاموش بود سریع نگام کرد و گوشیشو گذاشت اونورتر که در دسترس من نباشه یا اینکه اصلا دایرکت اینستاشو نشونم نمیده یا میگه سرتو تو گوشیم نکن خوشم نمیاد و دلیلش برای این مخفی کاریای گوشیش اینه که من یه پیامایی با رفیقام دارم که نمیخوام تو بخونی و عکسایی تو گالریمه که نمیخوام تو ببینی