دوستان منظورش اینه ساعت 12قرص گذاشته واسه سقط
یاد خودم افتادم
البته منو بردن تو یه اطاق که اطاق درد بهش میگفتن،گوشی نذاشتن ببرم،3تا بودیم واسه سقط،زیر زبونی بهم قرص دادن و داخلی هم گذاشتن،بعد 3ساعت سقط شد،لون ساک حامگی رو با دست کشید بیرون بهم نشون داد،اندازه پیله پروانه بود،سالم سالم،ولی اینقدر از اینکه دستو میکردن تو بدنم اذیت شدم از دردش نشدم،اینقدر بهم فشار عصبی اومده بود می خندیدم،ولی شب تا صبح زجه زدم از درد،با اینکه مسکن دادن ولی درد داشتم...
خدایا واسه هیشکی نیار سقط کنه،چرا اینقدر زیاد شده،اکثرا این تجربه دارن،هیچ وقت فکر نمیکردم سقط کنم،شب احیا ماه رمضان بود ،هرسال برام تکرار میشه...