🦋«زندگیِ مینیمالیستی»🦋 یعنی بازگشت به سادگی ، به اصلِ آن چه واقعاً مهم است. یعنی فهمیدن اینکه شادی در داشتن چیزهای بیشتر نیست، بلکه در داشتن چیزهای درست است. وقتی مینیمال زندگی میکنی، ذهنت سبکتر میشود. دیگر لباسهایی که سالهاست نپوشیدهای ذهنت را شلوغ نمیکنند. دیگر اشیای بیاستفاده در گوشهی خانه یادآور گذشتهای نیستند که رهایش نکردهای.تو یاد میگیری که آنچه ارزش نگهداشتن دارد، عشق است، آرامش است، لحظهای با چای گرم و آفتاب روی پنجره 🌾 اگه دوست داری به جمع مینیمالیست ها ملحق بشی بهم بگو تا لینک تاپیک رو بهت بدم 🥰
یخ زیر لب گفت :(چه فایده که زندگی کنی و کسی را دوست نداشته باشی ؟چه فایده که کسی را دوست داشته باشی ولی نگاهش نکنی!) روزها یخ به آفتاب نگاه می کرد. خورشید و درخت می دیدند که هر روز کوچک و کوچک تر می شود. یخ لذت می برد ،ولی خورشید نگران بود. یک روز که خورشید از خواب بیدار شد تکه ی یخ را ندید. نزدیک شد. از جای یخ ،جوی کوچکی جاری شده بود. جوی کوچک مدتی که رفت، توی زمین ناپدید شد. چند روز بعد، از همان جا، یک گل زیبا به رنگ زرد، به شکل خورشید رویید.هر جایی که آفتاب می رفت، گل هم با او می چرخید و به او نگاه می کرد.گل آفتاب گردان هنوز خورشید را دوست دارد، او هنوز عاشق خورشید است. ❤️✨