شیشه عطرم شکسته بود.حیاط پر از بوی خدا شده بود.و من در اغوش ماه برای همیشه به خواب رفته بودم.با گونه خیس و کبود سیزده سالگیم که جای اخرین بوسه مادرم بود
واااااقعا کجاش خوب بود هرچند نظر شما متینه ولی حالم بد شد با دیدنش
اونجاش خوب بود که معنی و مفهوم داشت واسم.من از دیدن فیلمایی مثل ناردون حالم بد میشه تا دیدن فیلمی مثل خفگی.اینکه تو همش توی طول فیلم با خودت کلنجار بری الان حق با کیه الان کی داره راست میگه!فیلمنگار رو هم من بخاطر همین مشغولیت ذهنی و هیجانش دوست داشتم بااینکه واسه اون هم خیلیا گفتن فیلم خوبی نیست