من دوتا دختر دارم یه دختر ۴ ساله یه دختره دو ساله
دوتا خواهر شوهر دارم
یکیشون بچه نداره
یکیشون یه دختره ۱۹ ساله داره
مشکلم اینه اون خواهر شوهرم ک بچه نداره انقدر وقتی که تو یه جمعی هستیم به اون دختره خواهر شوهرم اهمیت میده که همه تعجب میکنن
من نمیگم بهش محبت نکنه در هر صورت خالشه ، ولی خب بچه های منم میشن برادر زادش
اصلا انگار به دوتا بچه های من ک خیلی ام کوچولوان هیچ اهمیتی نمیده حتی سالی یبار بغلشون نمیکنه یا قربون صدقشون بره
ولی برای اون دختر ک الان دیگه بزرگم شده و بچه نیست همه کار میکنه
یه مورد بگم
خونه مادر شوهرم بودیم شام
دختره من چهار سالشه سره سفره لج کرد گفت من برنج نمیخوام منم چند بار گفتم باشه بذار کنار بشقابت باشه من خودم بعدا میخورم
ولی دخترم یهو عصبی شد چنگالو محکم پرت کرد ، دختره خواهر شوهرم روبروش نشسته بود ک یهو خودشو کشید کنار و خدا رحم کرد ک نخورد تو چشم و صورتش
من اون لحظه انقدر هول شدم فقط به دخترم اروم گفتم چرا اینجوری میکنی ساکت بشین دیگه حواسمم نبود از دختر خواهر شوهرم عذر خواهی کنم
وقتی بچم این کارو کرد همون خواهر شوهرم یجوری با اخم و نگاه بد به دخترم نگاه کرد دخترم ترسید
بعد سریع رفت سمت خواهرزادش گفت چیشد خاله ؟ طوریت که نشد
بعد اروم زیر لب گفت بلد نیستی بچه بار بیاریا فقط زاییدی
من خیلی ناراحت شدم
این رفتاراش یعنی چی
همونجور که اون خواهر زادشه
بچه های منم برادرزادشن ، دختر من در اینده کلی حس بد میگیره ازین مقایسه
ولی خب خواهر شوهرم از همون اولم که بچه های من بدنیا امدن زیاد سمت بچه های من نمیومد با اینکه ما با همم هیچ مشکلی نداشتیم و نداریم
ولی خواهرشوهرم از یه طرف همیشه میگه دخترای تو بی ادبن فوشای بد میدن من از دختربچه بی ادب بدم میاد