بخدا زورشون میاد من تو اون زندگی هزار تومن برای خودم خرج کنم
خونه ی بابام میرم ناراحت میشن،خونه ی فامیل میرم ناراحت میشن،کسی ام ک جرات نمیکنه بیاد خونمون
دوسدارن صب تا شب خونه بمونم و بله چشم گوی اونا باشم
همه کاری تو این زندگی کردم که پسرشونو از تو کوچه خیابون و لای رفیقاش بکشم بیرون تشویقش کردم بره سرکار واسه خودش پول دربیاره و همین ماشین زیرپاشو طلاهامو فروختم وام برداشتم ضامنشم شد بابام
باز هر چی از دهنشون درمیاد بهم میگن
دیروز ب شوهرم میگم برا من چیکار کردی ک زورت میاد؟ولخرجم؟ارایشگاه میرم؟کلاس و باشگاه میرم؟
میگه لااقل گشنه ک نموندی🙂
بخدا خجالت میکشم از خودم بدم میاد ک با همچین ادمایی زیر یه سقفم
مگه من لنگ یه لقمه نونم؟
همه ترسمم از جدا شدن فقط خونوادمه
دلم نمیخواد سربارشون بشم غصمو بخورن حرف و حدیث بشنون