من خونم تمیزبودیکم کارای کوچیک داشتم همروانجام دادم خونم عین گل بود
عموی مشترک منوشوهرم با۳تابچه ۵شنبه اومدن جمعه غروب رفتن خونموعین بازارچاله میدون کردن
زن عموم اصلابه بچهاش هیچی نمیگه خ هم بی عارن میرن خونه تازه عروس شبم میمونن خونرم میترکونن الان بایدبازخونه تکونی کنم😢