امروز صبح ساعتای ۸ و نه خواب دیدم تو خونه نشستیم با شوهرم و اون داره سر سفر غذا میخوره منم این ور تر بچه تو بغلم بودش و در پزیرایی باز بودش یکم و مردم رد میشدن نگامون میکردن به خونه و به خودمون و بچه مردم رو زیاد یادم نیست فقط پسر همسایه بغل رو یادمه تعبیرش چی میتونه باشه و اینکه تقریبا یک ساله ازدواج کردیم بچه هم نداریم فعلن زوده برامون