با اونی که الان نیست و مطمعنم برنمیگرده؟
دوست داشتم فقط خانوادگی باشه خیلی شلوغ نباشه
توی ی باغ عقدمون از این عقدای اریایی🫠💔
لباس خوشگل سفید با موی باز و شیب دار
حلقه ای خوشگلمم دستم کنم
قشنگ درد توی قلبمو حس میکنم خیلی بده
چ حسایی ک پر پر شد
میگفت اسم پسرمونو شاهان میزارم
ی نقاشی توی گوشیش کشیده بودم دوتامون بودیم با بچه ی خیالیمون😂💔
حس اینکه تموم این مدت شاید دوروغ گفته باشه به کل بهم میریزتم
کاش اون قسمتی از مغزمو که واسه حافظه و غم هست رو از دست بدم