قضیش اینجوری بوده رفیقش ی وسیله ای میخاسته بده دست اکسش... چون خودش نمیخاسته بره تامزد منو کفته برو .. اینم رفته دختره تو کافه بوده گفته بیا پیشم رفته نشیته قهوه خوردن
بماند ک دختره گف اصن میزی ب من نداد
رسونده دختره روو.. بعد اون ب دختره پیام داده
رسیدی عزیزم 🥲🖤
همه اینارو گردن گرفته گفته اشتباه کردم
اینک میخاسته اوکی شه و فلان و گردن نمیگیره نیگ بخاطر رفیقم مهربون بودم باهاش چون اون گفته بهم